موقع تصمیم گرفتن قدم هایم کند میشود، رکعت های نمازم اشتباه میشود

به یک جا خیره میشوم و یادم میرود ماشین های پشت سرم بوق میزنند!

به ادم ها نگاه می کنم ولی صدای هیچ کس را نمیشنوم

تصمیم من را میکشد.

از درون میکشد. نه فلج ام می کند!

تکان نمیخورم، فکر نمی کنم، نگاه نمی کنم، حرف نمیزنم، دنیا را از من میگیرد و ادم هایش را

تصمیم مرگ است زهر است شک است شک است شک

این یا آن این یا آن . اصلا این یانه؟  کدام ؟ کدام کدام این کدام من را می کشد این کدام درست است؟ من را می کشد، این که بدانم راه سمت راست یا چپ، این که بدانم از دنیا و ادم هایش چه می خواهم من را می کشد

موقع تصمیم گرفتن دنیا می ایستد، زمان تکان نمی خورد، تا دهان من وا نشود همه چیز ثابت است، صامت است، هیچ است، بی معنی است،

آخ از تصمیم

تصمیم روزی من را میکشد.

همین است که همیشه تلخی اجبار را به سختی تصمیم ترجیح دادم

.

.

امیر می گوید خودت را بنداز وسط ترس ات ولی اگر ترس همه جا باشد چی ؟

من همیشه ماندن را به تغییر ترجیح میدهم

بروم کجا؟ از نو شروع کنم که چه؟

بگویم سلام بعدش چه می شود؟

.

تصمیم امانت بزرگ بود که انسان تاب نیاورد؟

تصمیم و اختیار، زهر است یا نوشدارو ؟

.

.

 

تصمیم روزی من را میکشد

تصمیم ,کدام ,میکشد ,روزی ,است، ,تصمیم روزی ,تصمیم گرفتن منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سایت شخصی فاطمه زهرا vabasteh موسسه آموزش حقوقی بلاکچین Malaysiaipk10 love طراحي و معماري فلات dforthe دانلود بهترین ها